دعای مجیر
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۰۹ تیر ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۲
|
[دعای مجیر] این دعا در بین دعاها از جایگاه بلندى برخوردار است و از حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله روایت شده و دعایى است که جبرئیل براى آن حضرت هنگامى که در مقام ابراهیم مشغول نماز بودند آورد و کفعمى در«بلد الامین»و«مصباح»این دعا را ذکر نموده و در حاشیه آن به فضیلت آن اشاره کرده،از جمله اینکه هر...
محــــــرم
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۲۲ آبان ۱۳۹۲ - ۰۲:۱۷
|
دوباره ناحیـــــه می خوانم از زیارت ها
صدای گریه می آید میان این خــط ها کسی گریسته در این خطوط می دانم
که بغض کرده در آن صامت و مصوت ها کسی که بیشتر از هر کسی گریسته است
سیاه پوش تر از تکیه و هیئت ها کسی که بیشتر از هر کسی محـــرم را نفس کشیده و بوییده است مـ...
♥●•٠·السلام علیکـــ یا ابا عبدالله♥●•٠·
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۲۰ آبان ۱۳۹۲ - ۲۳:۵۸
|
میگن عناصر اصلی چهارتا هستند: « آبـــ ... آتش ... خاکـــ ... هـــوا » خوب که فکر می کنم میبینم درسته: - آبـــــــــی که از تو دریغ کردند - آتشــــــــی که به خیمه گاهت انداختند - خاکــــــــی که شد محل سجده ما - و هوایــــــــی که عمریستــــــ در دلها انداخته ای! ترکیبــ این چهارتا شد «کربـــ...
♥ بـــدرود رمضــان ♥
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۱۷ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۶:۴۰
|
چقــــــــدر شبیـــــه هم گریـــه می کنیم مـــن و تـــــو ، این روزهایِ پــــایــــانیِ رمضــــان... امــــان از تو دلِ مـــن! امــــــان! فانـــوسِ عقـــلت را بردار و در اعمــــاق درونـــت قــدم بگـــذار... ببین این آخـــــرالزمــــــان کجـــا ایستـــاده ای؟! امـــــــان! خدایـــــــا! در واپسی...
♥ قـــــــدر ♥
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۰۷ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۵
|
این برترین شب سال که فرشته ها به زمین می آیند، زیر سایه کلمات نورانی قـــــرآن می ایستیم تا دنبال خودمان بگردیم... برای غربت علــــی اشک می ریزیم... و در میان ازدحــــــام این اشک ها و ندبه ها و شب زنده داری ها، از خـــــدا تــــــو را می خواهیم: بِالْحُجَّــــــةِ ... بِالْحُجَّــــةِ ...بِالْح...
♥ یا ضامن آهـــــــــو ♥
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۰۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۶
|
یا ضامن آهــــــــو ! دلم هوای خود خودتان را کرده است... آنجا که بگویـــــم: «السلام علیک یا علـــی بن موسی، ایــــها الرضــــــا» و شما بشنوید و جوابم را بدهید که: « انت تسمع کلامی و ترد سلامی... اطلبی...» آقـــــا... در حریم تــــــو، چه خوب بغــــض ترک می خورد و بعد با اشک، ســــــازه های...
دلــــــــم تنگه...
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۰۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۳:۰۹
|
دلم برای لرز شــــــانه هایم تنگ شده... برای دستهایم که تا دامانت بالا می آیند... برای تـــــو ! ♥ برای طعــــــم شیرین سحری های بعد از احیــــــــاء... برای چرت بعد از طلوع فجـــــــر... برای خیال خوب اجابت و وصــــــل ♥ آقــــــای من! دلم تب دارد... برایش «امــــن یجیب» می خوا...
جمعــــــه
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۰۴ مرداد ۱۳۹۲ - ۲۰:۴۲
|
بازهم ســــــلام. نکند خسته شده ای از این مثنوی عطش آلود فراق از زبان مچــــــاله ای که خود در بازی روزگار گمشــــــده است و به رویمان نمی آوری آقا؟! اما ما، با این حرف های همیشــــه در گلـــــــو ، آن اتفاق بزرگ را آه می کشیم و در گرفتاری این سال مرگی ها، به نبودنت خو نکرده ایم و دلمان فقط با و...
الا بذکر الله تطمئن القلوب
نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری
| ۰۱ تیر ۱۳۹۲ - ۲۲:۰۶
|
▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ آتشی نمى سوزاند «ابراهیم» را
و دریایى غرق نمی کند «موسى» را...
کودکی، مادرش او را به دست موج هاى «نیل» می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونش...
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند،
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد...
مَکرِ زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ...