دانلود رایگان رمان پاییز عریان

نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری | ۰ دیدگاه

دانلود رایگان رمان پاییز عریان

دانلود رمان پاییز عریان اثر مژگان مظفری
بخشی از این رمان :
پاییز با تمام غمگینی عاشقانه اش بر دل سیرنگ چنگ انداخته بود اندوهگین گوش به ترانۀ باران سپرد. تحت تأثیر نیرویی نامرئی به سوی پنجره آمد و آن را گشود. بوی مست کنندۀ برگهای باران زده و بوی خاک نمناک او را به گذشته کشاند، درست به دو سال پیش که با او آشنا شد. از همان برخورد اول چنان قلب و روحش اسیر او شد که حس کرد بدون او یک لحظه هم قادر به زیستن نیست.
نگاهش را متوجه جلو عمارت بزرگ کرد که میان درختان کاج و یک استخر بزرگ محصور بود. با دیدن جای خالی اتومبیل پدرش فهمید هنوز برنگشته. کم کم داشت منصرف می شد که با او صحبت کند. می ترسید با مخالفت شدید پدر رو به رو شود. پنجره را بست و پرده را کشید. ناامید خود را روی تختخواب رها کرد. دستها را در هم قلاب نمود و زیر سر گذاشت. نگاه غمگینش به صلیب زیبایی که او برایش آورده بود خیره ماند. صدای دلینا در گوشش طنین انداخت. «خیلی دلشوره دارم سیرنگ؛ می ترسم پدر تو و خانوادۀ من به این دلیل که تو مسیحی هستی و من مسلمان مانع ازدواج ما بشوند». صدای توقف اتومبیل پدرش رشتۀ افکار او را برید. آهی کشید و گوشهایش را تیز کرد. پدرش مانند همیشه در عمارت را محکم به هم کوبید و به سرعت از پله ها بالا آمد. با عجله خود را بر سر راهش قرار داد، و گفت: «سلام پدر، خسته نباشید».

دانلود رمان در ادامه مطلب...

ادامه ی مطلب ...

برای دسترسی به ادامه ی مطلب، باید عضو سایت بشوید. اگر قبلا در سایت عضو شده اید، برای ورود به سایت اینجا کلیک کنید.
    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...