دانلود رایگان رمان ردپای عشق

نوشته شده توسط:سید مصطفی میرسیدی نوری | ۰ دیدگاه

http://www.hamneshinman.ir/

نام رمان : ردپای عشق

نویسنده : سمیه بهارلو

از شدت ناراحتی و عصبانیت کتاب را به گوشه ای پرت کرد .با خود زمزمه کرد ،” درست مثل سرنوشت من “.

از جا برخاست و به آشپزخانه رفت . استکان را پر از چای کرد و دوباره به اتاق بازگشت و پشت میز نشست . استکان را روی میز گذاشت و با انگشتانش سطح خارجی آن را لمس کرد .به نقطه ای خیره شد و به فکر فرو رفت . زیر لب زمزمه کرد ” ای عشق خانمانسوز وجودم را سوزاندی و قلبم را …”.

به اطرافش نگریست و نفس عمیقی کشید . انگشتانش را لای موهایش کشید و گفت :”خسته شدم بس که فکر کردم .”.

چای سرد شده اش را یک نفس سر کشید . به سمت آشپزخانه رفت .استکان را روی کابینت گذاشت .بی حوصله مانتویش را پوشید و از خانه خارج شد و بی هدف در کوچه شروع به قدم زدن کرد .چنان غرق در افکارش بود که متوجه اطرافش نبود .جرقه ی کوچکی در مغزش شعله ور شد قدمهایش را سریع تر کرد .جلوی در کرم رنگی ایستاد .نفس را در سینه حبس کرد و بعد از مکثی با احتیاط تکمه زنگ را فشرد .صدای دلنشین خانمی شنیده شد :

کیه .

پاسخ داد :

سلام خانم رامشی . مریم جان تشریف دارن .

خانم رامشی گفت :

سلام عزیزم .بیا بالا .

و تکمه آیفون را فشرد .در روی پاشنه چرخید .وارد شد .پله ها را پشت سر گذاشت .خانم رامشی با روی گشوده صورت جوانه را بوسید و گفت :

خیلی خوش اومدی ..

جوانه متین گفت :

مزاحم شدم خانم رامشی ..

خانم رامشی لپ جوانه را گرفت و گفت :

این حرفا رو دیگه نزن .مریم توی اتاقشه .بفرما.الان منم میام .

دانلود رمان در ادامه مطلب...

ادامه ی مطلب ...

برای دسترسی به ادامه ی مطلب، باید عضو سایت بشوید. اگر قبلا در سایت عضو شده اید، برای ورود به سایت اینجا کلیک کنید.
    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...