یه جای دور

نوشته شده توسط:sedanema (نامشخص) | ۱ دیدگاه




شنیدم یک جایی هست


جایی دور

که هر وقت

از فراموشی خوابـ‌ها دلت گرفت

می‌توانی تمام ترانه‌های می‌ خوش را

به یاد آوری

می توانی بی اشاره‌ی اسمی

بروی به باران بگویی

دوستت دارم....



باقی مطالب در ادامه مطلب...



شنیده‌ام یک جایی هست


جایی دور

که هر وقت

از فراموشی خوابـ‌ها دلت گرفت

می‌توانی تمام ترانه‌های می‌ خوش را

به یاد آوری

می توانی بی اشاره‌ی اسمی

بروی به باران بگویی

دوستت دارم.

دیگر بس است

غم بی‌بامداد نان و

هلاهل دلهره

دیگر بس است این همه

بی‌راه رفتن من و

بی چرا آمدن آدمی.

من چمدانم را برداشته

دارم می‌روم.


تمام واژه‌ها را

برای باد باقی گذاشتم

تمام باران‌ها را

به همان پیاله‌ی شکسته بخشیده‌ام

دارایی بی‌پایان این همه علاقه نیز.


شنیده‌ام یک جایی هست

حدس هوای رفتن‌اش آسان است ...

 

  • hamneshin

    hamneshin

    • ۱۳۹۲/۰۴/۱۷ - ۱۸:۱۵:۰۸

    عالی بود.موفق باشی